روانشناس
- روانشناس کیست؟
تعیین این که اصطلاح روانشناس برای چه کسی به کار میرود، موضوع آسانی نیست. مشکلات از این واقعیت ناشی میشوند که برخی از کسانی که ادعای آن را دارند، به دلیل این است که به حرفه روانشناسی میپردازند، دیگران به دلیل کاربرد آن، بعضیها به دلیل تدریس آن و برخی نیز به دلیل پژوهش آن. در مواردی که یک تعریف رسمی ارائه میشود، معمولاً هدف آن برآوردن برخی مسائل عملی یا قانونی است؛ برای مثال از نظر بسیاری از سازمانهای دولتی که گواهینامههای روانشناسان را کنترل میکنند، روانشناس میبایست یک دوره عالی (دست کم فوق لیسانس، و اغلب دکترا) را در یک مؤسسه معتبر طی کرده، یک یا چند سال دوره کارآموزی تحت نظارت را گذرانده و در امتحان کتبی قبول شده باشد. [۱]
اما بطور کلی متخصص روانشناس فردی است که آموزشهای تخصصی و آکادمیک در حوزه مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی دیده است و میتواند به دیگران کمک کند تا مسائل روانشناختی خود را مدیریت کنند و از نظر روانی به تکامل و خودشکوفایی برسند. بهطور کلی، واژه «متخصص روانشناس» (Psychologist) در مورد افرادی بهکار میرود که در دو حوزه فعالیت دارند. روانشناس فردی آرام و آگاه به علم روانشناسی است که برای کمک به سلامت روان جامعه آموزش دیده است. روانشناس با تجزیه و تحلیل فرآیندهای ذهنی به افرادی که نیاز به حمایت و رشد دارند کمک میکند. همچنین به عنوان یک متخصص در زمینه سلامت روان شناخته میشود.
روانشناسها به سهدسته اصلی تقسیم میشوند:
- روانشناسهای کاربردی
- این افراد بهصورت عملیاتی از اصول روانشناسی برای تحقیق و حل مسائل روانی مراجعها استفاده میکنند. روانشناسهای تربیتی، صنعتیوسازمانی و سلامت از انواع روانشناسهای کاربردی محسوب میشوند.
- روانشناسهای پژوهشگر
- این افراد به مطالعه و آزمایش بر روی انسان و حیوانات میپردازند. محل کار روانشناس پژوهشگر در دانشگاهها، مشاغل خصوصی یا تحقیقات دولتی است. پژوهشهای این متخصصان در حوزه گستردهای از جمله فرایندهای شناختی، «علوم اعصاب» (Neuroscience)، شخصیت، رشد و رفتار اجتماعی انجام میشود.
- روانشناسهای سلامت روان
- این متخصصان برای بهبود حال افراد دارای اختلال روانی یا ناتوانیهای ذهنی و جسمی تلاش میکنند. متخصصان سلامت روان شامل «روانشناسان بالینی» (Clinical Psychologists)، «روانشناسان مشاور» (Counseling Psychologists) و «روانشناسان مدرسه» (School Psychologists) میشود.
- شرایط و دلایلی که شما میتوانید برای آنها به روانشناس مراجعه کنید عبارتند از:
- اختلالات ایجاد شده ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر
- کنترل خشم
- کنترل اضطراب
- وسواس بر روی ظاهر اعضای بدن
- درمان افسردگی
- کم اشتهایی یا پر اشتهایی
- موضوعات خانوادگی و روابط مابین افراد خانواده
- چاقی
- دردهای مزمن و بدون دلایل جسمی
- اختلال روانی مربوط به اضطراب پس از حادثه (PTSD)
- اختلال در خواب
- ترسها و فوبیاها
- مشکلات ایجاد شده در محل کار یا مدرسه
- نداشتن اعتماد به نفس کافی
- فقدان و از دست دادن عزیزان
- وظایف روانشناس چیست و چه کمکی می کند؟
یافتن درمان مناسب با بیماری یکی از وظایف مهم روانشناس محسوب میشود. روانشناس آموزش میبیند و مهارت کافی را کسب میکند تا با استفاده از روشهای مختلف سلامت روان شما را ارزیابی و درمان کند. روانشناسان به افراد یاد میدهند که چگونه با مسائل زندگی خود کنار بیایند. همچنین آزمایشها و ارزیابیهایی را ارائه میدهند که به تشخیص بیماری کمک میکند یا نحوه تفکر و احساس بیمار را شرح میدهد.
- برخی از این آزمایشها عبارتند از
- مهارتهای فکری
- نقاط قوت و ضعف استدلال و تفکر
- ترجیح شغلی و حرفهای
- خصوصیات تیپ شخصیتی
روانشناس حرفهای از مجموعهای از درمانها استفاده میکند. درمانهای مبتنی بر شواهد که رکن اصلی آنها روان درمانی یا گفتار درمانی است.
- انواع رایج گفتار درمانی
- روان درمانی
- انسان گرایانه
- بین فردی
- شناختی رفتاری (CBT)
- رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)
روانشناس با بررسی نیازها و اهداف شما بهترین نوع درمان را برای شما در نظر میگیرد. هر روانشناس در مقابل بیماران خود مسئولیتهایی دارد. رسیدن به روش درمان موثر یکی از مهمترین مسئولیتها است. برای رسیدن به درمان موثر باید مراحل زیر طی شود:
- توجه به معاینات روتین برای ارزیابی شرایط سلامت
- ارائه توصیهها و اقدامات پیشگیرانه
- در نهایت رسیدن به تشخیص آگاهانه بر اساس دانش و سابقه بیمار
پس طی مراحل بالا روانشناس به درمان مناسب برای شما دست پیدا میکند. سپس با استفاده از روشهای نوین علمی مراحل درمان به خوبی طی و بهبودی حاصل میشود.
- تفاوت کار روانشناس و روانپزشک
روانشناسهای فعال در حوزه آسیبهای روانی، متخصصان روانشناسی بالینی نام داشته و در فضای درمانی به آنها «رواندرمانگر» (Psycho Therapist) گفته میشود . روانپزشکها نیز پزشکهای عمومی هستند که بهصورت تخصصی در گرایش روانپزشکی آموزش دیدهاند. در ادامه، بهصورت دقیقتر فعالیتهای هر کدام را توضیح میدهیم.
- فعالیت حرفهای روانشناس بالینی
- متخصص بالینی دارای مدرک «کارشناسی ارشد» (Master Degree) یا «دکتری» (PhD or PsyD) روانشناسی بالینی است. او رویکرد درمانی خاصی دارد و بر اساس مدل درمانی خود، شروع به رواندرمانی میکند. فرایند رواندرمانی متخصص بالینی صرفاً با گفتار درمانی (talk therapy) اتفاق میفتد. مدتزمان جلسات رواندرمانی بین ۴۵ دقیقه تا یک ساعت است. در ادامه، مراحل رواندرمانی متخصص روانشناسی بالینی را بیان میکنیم.
- گرفتن شرح حال کامل بههمراه همدلی و تحکیم «رابطه درمانی» (Teraputic Relationship)
- تشخیص مشکلات روانی و دلایل شکلگیری آنها
- انجام آموزشهای درمانی لازم در صورت نیاز
- استفاده از مدل درمانی و بهکار بردن انواع تکنیکهای «شناختی» (Cognitive)، «هیجانی» (Emotional) و «رفتاری» (Behavioral) برای درمان اختلال روانی
- فعالیت حرفهای روانپزشک
- روانپزشک بعد از گذراندن دوره پزشکی عمومی، مدرک تخصصی روانپزشکی را دریافت میکند و با استفاده از داروهای روانپزشکی به درمان اختلالهای روانی میپردازد. در بیشتر مواقع، فرایند درمانی روانپزشک شامل گرفتن شرححال جزئی، تشخیص اختلال روانی و تجویز دارو برای درمان اختلال میشود. مدتزمان درمان جلسات ویزیت روانپزشک بسیار کمتر از روانشناس است.
در نتیجه سه تفاوت اصلی روانشناس و روانپزشک در استفاده از دارو، تحصیلات متفاوت و مدتزمان جلسات است. با توجه به این تفاوتها، هر کدام از این متخصصها در موقعیت خاصی اثرگذارتر عمل میکنند.
- در چه مواقعی به روانشناس بالینی نیاز داریم؟
- اختلالات روانی سطحیتر: برای اختلالات روانی نهچندان شدید مانند اضطراب، فوبیا و افسردگی خفیف.
- روابط بینفردی: مشکلات روابط بینفردی و مهارتهای زندگی.
- مشکلات شخصیتی: اختلالهای شخصیتی و منششناختی.
- درمان غیردارویی: افرادی که تمایل به مصرف داروهای روانپزشکی ندارند.
- در چه مواردی به روانپزشک نیاز داریم؟
- اختلالات روانی شدید: وجود اختلالات روانی بسیار شدید (مانند «افسردگی عمده» (Majer Deppresion)).
- ریشههای زیستی: وجود اختلالهایی که عوامل زیستی بسیار قوی دارند (مانند «اختلال دوقطبی» (Bipolar Disorder)).
- توهم و هذیان: وجود «توهم» (Hallusination) و «هذیان» (Dellusion) در افراد.
- عدم همکاری بیمار: وجود بیمارانی که برای فرایند درمانی همکاری ندارند یا از نظر هوشی یا آگاهی، امکان رواندرمانی ندارند.
- درمان فوری: افرادی که به دلایلی نیاز به درمان سریع اختلال دارند (برای مثال، نزدیک بودن روز کنکور).
- بازار کار روانشناسی
بین 12 تا 15 درصد از افرادی که در رشته روانشناسی و در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا فارغ التحصیلان شدهاند، در اولین شغل نقشهای مدیریتی دارند. این در حالی است که دیگر افراد مسئولیتهای مدیریتی را در شغل دوم یا سوم خود بهعهده میگیرند.
این رشته باتوجهبه شرایط زندگی امروزه بسیار کاربرد دارد و با دید تخصصیتر به مشکلات افراد مینگرد. میزان بازار کار این رشته تا حد زیادی به شهر محل سکونت بستگی دارد. در شهرهای کوچک هنوز افراد به روانشناسان اعتماد نمیکنند. این در صورتی است که در شهرهای بزرگ اکثر افراد تمایل به کمک گرفتن از روانشناس دارند.
همچنین باید بدانید که پذیرش بالای دانشگاهها در این رشته باعث اشباع شدن بازار کار آن شده است. با این حال با وجود شناخت شرکتهای بزرگ از نقش این افراد در افزایش بهرهوری، برای استخدام آنها موقعیتهای شغلی خوبی فراهم
- فرصتهای شغلی برای رشته روانشناسی
فارغ التحصیلان رشته روانشناسی با مدرک کارشناسی میتوانند در برخی از سازمانهای دولتی و غیر دولتی استخدام شوند. برخی از این سازمانها عبارتند از:
- بهزیستی
- شهرداری
- نیروی انتظامی
- کلینیک و بیمارستان
- مراکز توانبخشی
- مدرسه
- مراکز مشاوره
- مهدکودک
همچنین کسانی که در سازمانها بهعنوان یک روانشناس فعالیت خود را آغاز میکنند؛ میتوانند در سمتهای زیر استخدام و به حرفه خود ادامه دهند.
- برنامهریز نیروی انسانی
- منابع انسانی
- آموزش
- گزینش نیروها
- تحقیق و توسعه منابع انسانی
البته تمامی موارد بالا برای افرادی صدق میکند که سرمایه کافی برای راه اندازی یک مطب را ندارند. فارغ التحصیلانی که شرایط و سرمایه کافی دارند، میتوانند مطب یا کلینیک روانشناسی راهاندازی کنند.
- درآمد و حقوق رشته روانشناسی
رشته روانشناسی یکی از رشتههای جالب با شاخههای تحصیلی متفاوت است. بههمین دلیل هر کدام از فارغ التحصیلان این رشته در محیطهای متفاوت مشغول به کار هستند. همچنین هر کدام باتوجهبه محیط کاری، درآمد متفاوتی نیز دارد. باید در نظر داشت فردی که در کلینیک خصوصی یا مطب خود فعالیت میکند، درآمد بالاتری نسبتبه دیگر افراد دارد.
- مدرک چه اهمیتی دارد؟
اریک اریکسون را که روانکاو و بشردوستی بزرگ است و هیچ مدرک دانشگاهیای نگرفت، یا «هربرت سیمون»، برنده جایزه نوبل در اقتصاد را که یکی از نظریه پردازان پیشرو در رشته روانشناسی شناختی است، یا ژان پیاژه که با وجود آموزش دیدن در زیستشناسی موجب نوسازی روانشناسی رشد شد، یا ویلیام جیمز که شاید بزرگترین آنها بود و برای نخستین بار به آموزش رشته روانشناسی پرداخت، چه باید بنامیم؟
شرط دیگر مبنی بر اینکه روانشناس میبایست فرایندهای روانشناختی را مورد بررسی قرار دهد نیز بیهوده است. زیرا هر پیشرفت جدید در روانشناسی فرایندهایی را به میان میکشد که زمانی تصور میشد به حوزههای دیگر تعلق دارند. علم روانشناسی شامل هزاران اصطلاح برگرفته از جامعهشناسی، انسانشناسی، زیستشناسی، فیزیولوژی، پزشکی، فلسفه، علوم کامپیوتر، زبانشناسی، ریاضیات، شیمی و فیزیک است. دانشمندانی که این فرایندها را بررسی میکنند، اغلب چنین تصوری ندارند که روانشناسی را مورد بررسی قرار میدهند اما آنان در واقع این کار را انجام میدهند؛ بنابراین آنان را چگونه نامگذاری خواهیم کرد؟[۱]